لزوم تحول
مهمترین چیزی که قبل از شروع مراحل تحول در زندگی باید بدان توجه کرد ، احساس نیاز و به بیان بهتر " تشنه بودن برای تحول" است . باید با تمام وجود به جایی برسیم که باید زندگی روزمره را تغییر داده و به سمت بهتر شدن حرکت کرد.
اهمیت تشنه بودن برای رسیدن به هدف در هر راهی که نیاز به اراده و صبر و استمرار دارد ، قابل انکار نیست.
می گویند در یک مهمانی ، صاحبخانه فراموش کرده بود آب بر سر سفره بگذارد ، مدتی گذشت و مهمانها یکی یکی تشنه شدند ، اما تنها به گفتن اینکه "تشنه شدیم" و "آب کجاست" اکتفا می کردند ، میزبان که مرد زیرکی بود ، در دلش گفت اینها در واقع هیچ کدام تشنه نیستند .
ناگهان یکی از مهمانها از جای خود برخاست و در حالی که اطراف را به جستجوی آب نگاه می کرد گفت : پس این آب کجاست؟"
میزبان با دیدن تلاش مهمانش ، رو به سایر میهمانها کرد و گفت : هیچ کدام از شما در واقع تشنه نیستید ، تشنه ی واقعی کسی است که به طلب آب از جای خود بر می خیزد و به دنبال آن همه جا را جستجو می کند.
قدم اول تحول نیز "تشنه بودن" است ، باید بخواهیم و سپس از جایی که هستیم برخیزیم و حرکت کنیم .
1.پرهیز از وعده دادن و امروز و فردا کردن:
یکی از بزرگترین مشکلات ما همین است که هر زمان می خواهیم تغییر در زندگی و اجرای برنامه هایمان را آغاز کنیم معمولا چنین جملاتی به کار می بریم:
"از فردا شروع می کنم.
" الان حوصله شو ندارم"
" از ماه بعد آدم جدیدی می شم"
دلیل اصلی به کار بردن چنین جملاتی این است که یا تشنه ی تحول و تغییر نیستیم و یا آنقدر افق هایمان دور و دست نیافتنی و آرمانی است که ذهن ما نمی تواند برای آن برنامه ریزی کند.
2.شروع به انجام تغییرات جزئی
همانطور که در قسمت قبل گفتیم ، ذهن ما طوری ساخته شده که تمایل برای برنامه بلندمدت ندارد، برعکس از تغییرات کوچک استقبال می کند، طبیعی است که در مقابل هر تغییر کوچکی مقاومت خواهد شد.چنانچه این مسئله حتی قانون فیزیکی است، قانون سوم نیوتن می گوید، " در مقابل انجام کار مقاومت خواهد شد. در مقابل ، ما به عنوان کسی که می خواهد تغییر در زندگی خود به وجود آورد باید از تغییرات کوچک و جزئی شروع کرده و خود را پایبند به آنها کنیم تا مجموع این تغییرات کوچک ، عادات و رفتارهای ما را تغییر داده و منجر به تحولات بزرگ در زندگی مان شود.